علی علی ، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 4 روز سن داره

قشنگ ترین تجربه

باغ انار

پروردگارا ...شانه به شانه پسرت  از جنگ ویروسهای لعنتی برگشته باشی ،خستگی یک هفته پرکار در تنت مانده باشد ، بی حوصله باشی، جمعه باشد،پسرکت چندروزی سرما خورده باشد. هنوز از راه نرسیده تن لطیفش پذیرای مهمان ناخوانده ی پائیزی شده باشد . دندانهای مانده در راهش جوانه زده باشند ،بهانه گیری اش شروع شده باشد ، ازچهاردیواری خسته شدی باشی و ... و ...و... دلت خواسته باشد کسی باشد که با او راهی باغ و بوستانی شده باشی... تو باشی و شهری باشد و شیرازی و قصرودشتی و کوچه باغی ... تو باشی و پسرکت باشد و همراهان همیشگی و دیگر هیچ ...و  دلتنگیهایت را " به سر مستی غزل خوانی به شور و شیدایی" باشادی حضورهمگیشان .... ... خودِ چند سا...
15 مهر 1391

مهراوه ی من پائیز...

 سلام رنگ قشنگ زندگیم   آمده ام کنار پنجره تا به استقبال فصلی مهیا شوم که روزهای بسیاری بهانه اش را گرفته ام. پرده ها را کنار زده ام تا چشمهایم مراقب برگها باشد. تا رنگهایشان برق چشمهایم رابدذدد این شاهکار خدا بر بوم زمین.... قرمز و زرد و نارنجی و بنفش.... امروز هوا خنک تر است و چند برگ نیمه خشک افتاده توی باغچه کوچک خانه پدری  .روی میزم دفتری گشوده ام به انتظارش . (عکس ٢٤/شهریور/٩١-قلات- ویلا-عشقبازی گل و آفتاب در قاب پنجره)    و سلام بر تو فصل زیبای عشق  کجا پنهان شده بودی دختر زیبای آفتاب!!!  هیچ می دانی کنار یک کمد دیواری ، چتری منتظر است تا در ب...
6 مهر 1391

sms شبانگاهی

از جنس کدام نور بودی ستاره ی من؟ که جسارت با تو بودن در من جنبید؟  من چه عاشقانه به رویت لبخند زدم … و تو چه مهربانانه لبخندم را پاسخ گفتی و این شد … عاشقانه ی آرامِ “من و تو ”  تاریخ عکس: جمعه  ٢٤/شهریور/٩١ - در مسیر قلات(بقیه عکسها رو بعدا میذارم ...عکسهای نابی گرفته ام که مپرس) ...
4 مهر 1391

اولین زادروزت خجسته باد

  امروز جهان مال من است                               امروز یعنی نفس یعنی باران عشق یعنی حضور یعنی رنگ ، شادی ، اشک   یعنی عریان، پاک ،بی انتها یعنی نوازش فرشته ها ،شکر لحظه لحظه خدا    چه لذتی بالاتر از آن که تو زاده ی امروزی، عشق بی قید و شرط من   پر پروازم   چه شبها که بالشم از نبودن تو خیس میشد، چه زمانها که سکوت بالاترین مهمانی د...
7 شهريور 1391

برای سپیده ی صبحم ***ضحی***

(زهرا-خاله سمیه (مامان ضحی)- ضحی-باغ پدربزرگ) برای تو عزیزِِِ ِجانم که با حضورت دنیای همه ی ما بهتر از آنی شد که پیش از این بود.   ضحای کوچک من،شیرین ِ شیرین زبانم !آنروزها  آمدنت برای همه ی ما یک تصور دلنشین و یک روزشمار معکوس شده بود .اشتياق برای ديدنت، بوسيدنت و دوستی با تو...و تو آمدی در سحرگاه چهاردهم رمضان در سپیده دم سوم شهریور ٨٩ ،وقت اذان صبح ...به گمانم حالا دیگر ضحای قصه ی ما خوب می داند که همه ی ما به داشتنش به خود می بالیم (تاریخ عکس :بیست مرداد) بانوی شهریوری من ! اما کسی دیگر هم هست که با تو حرفی دارد. آن چشمهای درشت و نگاه عمیقش را ببین که هم...
3 شهريور 1391

یادباد آن روزگاران یاد باد...

 7 سال پیش 25 مرداد شاد بودیم ازآنرو که جشن عروسی ما بود و امسال 25 مرداد شادیم ازاینکه با پسرمون همراه میشیم به دیاری آشنا به سرزمین روزگاران سرمستیم به رویای شیرین کودکی... در آستانه ی اولین سالروز تولد میوه ی شیرین درخت 7 ساله ی زندگیم... از 26 تا 30 مرداد به مسافرت میریم به باغ پدریم .جایی که میرم به هیچ نوع تکنولوژی دسترسی ندارم حتی تلفن همراه!با یک دنیا عکس و خاطره برمی گردیم اگر دعای خیرتون رو بدرقه ی راهمون کنید... راستی اینم بگم پسرم چندوقتیه درخت می بینه بی اختیار میگه "خـِت" و وقتی چیزی از دستش میافته میگه  "آخخخخ" و چه شیرین میگه شیرین گفتنی  ... پ.ن١: دوستان گلم این ماه، ماه پرت...
25 مرداد 1391

آوای دل...

هم و طن عزیز آذری ام : واژه تسلیت آنقدر با گوشهایمان این روزها آشنا شده که گاهی فراموش میکنیم باید بر زبان جاری اش کنیم دلی را تسلی میدهیم آنگاه که جر خدا یاری ندارد دستانمان آنقدر از شما دور است که جز دعا و کمکهای ناچیزمان چیزی برایتان نداریم آن را آغشته به تسلیتهایمان میکنیم هر چند خوب میدانیم مرهمی ست ناچیز بر زخم دلهایتان شرایط سخت است و دشوار ... تا حال نه درکش کردیم نه فهمیدیمش شبی که ما قران به سر میگذاشتیم شما خاک بر سر میگذاشتید دستانتان را به گرمی میفشاریم و بر چشم میگذاریم غیور مردانی زیر آواری جا مانده اند که روزی برای حفظش جان در کف گذاشتند میبوسیم این دستانی که آغشته به خاک و خون است انگاه ...
25 مرداد 1391

بَه بَهانه(@@)

طرز تهیه ی کته ی قالبی: خجالتم میدی مامانی سر آشپز : اولیورتوئیست (20 تیر) علی در اعتراض به برچسب "اولیور": مامان خانوم چرا اینجوری به ماجرا نگاه می کنی فکر نکردی من می خواستم هنر آشپزیت(ته دیگ سوخته) رو به نمایش بذارم؟ ایـــــــــــــــــنه من: متاسفم مامان خودت خواستی   و حالا طرز تهیه کته قالبی: ابتدامواد را خوووب آبلمبو می کنیم (ورز می دهیم) تاخمیر بدست آمده کاملا ور بیاید ملاحظه بفرمائید به این شکل "کمی" ازاین خمیر می چشیم . این کمی می تواند یک "مُـششششت" باشد به همین غلظت برای قالبی شدن کته ، ابتدا دست و پاها را چرب نموده سپس یک ضربه ی آرام به  پشت قابلمه وار...
9 مرداد 1391