علی علی ، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 22 روز سن داره

قشنگ ترین تجربه

*کتاب خوشگل من*

1391/8/7 14:50
3,570 بازدید
اشتراک گذاری

"کتاب خوشگل من"

 عنوان کتابیه که خاله سلیمه در تاریخ 20 مهر برای علی و همچنین یکی رو هم برای ضحی خریده. خاله سلیمه واقعا مهربانترین خاله دنیاست. جلوش مجبورم خودسانسوری کنم وگرنه به محض اینکه بگم چیزی برای علی می خوام بخرم، فردا می خردش! این کتاب رو به اضافه دو جلد باقیمونده از مجموعه 4 جلدی  "داینا" که روی سیسمونیش براش خریده بودم . همچنین دوتا پازل جایگذاری چوبی و یه سری ترانه های شاد کودکانه با زبان فارسی . سعی می کنم یه پست روبه این ترانه ها  اختصاص بدم  البته بعد از شنیدن کامل و موشکافی کل اثر .

 علی تازگیا به کتاب علاقمند شده . کتاب پارچه ایش رو می پرسته .مدیریت کامل انگشتای کوچولوش رو کامل در اختیار داره  و حالا دیگه یاد گرفته که برگ برگ ورق می زنه (قبلا فصل به فصل ورق می زدنیشخند)  وقتی که براش کتاب می خونیم در سکوت کامل گوش میده.ولی همچنان به خط کشیدن و رنگهای خوراکی انگشتی علاقه نشون نمیده ( توی پستای بعد بیشتر توضیح میدم)  ژست جالبش اینکه مشتش رو به چانه ش تکیه میده و انقدر به لبهای قصه گو  نگاه می کنه تا خوابش ببره قربونش برم ماچ. ولی این دلیل نمیشه که از کارهای دیگه ش باز بمونه و همچنان به شدت برای حرکات آکروباتیک و بازی های هیجانی نترس و پایه ست.

 ...و اما نتیجه ارزیابی این کتاب در نگاه اول لب خندی بود که روی لب هام نشست.شماروبه این میهمانی لبخند دعوت می کنم...

"کتاب خوشگل من"

عنوان کتابیه که خاله سلیمه در تاریخ 20 مهر برای علی و همچنین یکی رو هم برای ضحی خریده. خاله سلیمه واقعا مهربانترین خاله دنیاست. جلوش مجبورم خودسانسوری کنم وگرنه به محض اینکه بگم چیزی برای علی می خوام بخرم، فردا می خردش! این کتاب رو به اضافه دو جلد باقیمونده از مجموعه 4 جلدی  "داینا" که روی سیسمونیش براش خریده بودم . همچنین دوتا پازل جایگذاری چوبی و یه سری ترانه های شاد کودکانه با زبان فارسی . سعی می کنم یه پست روبه این ترانه ها اختصاص بدم  البته بعد از شنیدن کامل و موشکافی کل اثر .

  علی تازگیا به کتاب علاقمند شده . کتاب پارچه ایش رو می پرسته .مدیریت کامل انگشتای کوچولوش رو کامل در اختیار داره  و  حالا دیگه یاد گرفته که برگ برگ ورق می زنه (قبلا فصل به فصل ورق می زدنیشخند)  وقتی که براش کتاب می خونیم در سکوت کامل گوش میده.ولی همچنان به خط کشیدن و رنگهای خوراکی انگشتی علاقه نشون نمیده ( توی پستای بعد بیشتر توضیح میدم)  ژست جالبش اینکه مشتش رو به چانه ش تکیه میده و انقدر به لبهای قصه گو  نگاه می کنه تا خوابش ببره قربونش برم ماچ. ولی این دلیل نمیشه که از کارهای دیگه ش باز بمونه و همچنان به شدت برای حرکات آکروباتیک و بازی های هیجانی نترس و پایه ست.

 ...و اما نتیجه ارزیابی این کتاب در نگاه اول لب خندی بود که روی لب هام نشست.شماروبه این میهمانی لبخند دعوت می کنم...

***

 چیزی که در نگاه اول توجه من رو به خودش جلب کرد صفحه ی اول کتاب بود.

و البته شباهت  این دو تا عکس با هم

این عکس مربوط به فردای جشن تولده(17 شهریور) میخواستم این عکس رو توی پست تولد در قسمت پشت صحنه تولدبذارم ولی دیدم اینجا بیشتر مناسبت داره .البته الان این حرکات آکروباتیک بسیار تکامل یافته تر شده. قبلا دست هاشو به زمین تکیه میداد ولی حالا دستها کاملا از زمین آزاده و در جهات مختلف می تونه حرکت کنه . می تونه به مرکز همین سر مبارک یه دایره کامل بزنه . گاهی دستها رو به موازات شکم به سمت میانه پاش میکشه و به کمرگاهش میرسونه ولی اینقدر اینروزا سرعت عملش زیاده که هرگز با دوربینای معمولی با سرعت پایین نمی تونم ازش عکس بگیرم.

 و اما کتاب حاضر...

این کتاب که تصاویر رنگی شاد و کودکانه داره دقیقا همون چیزی بود که می خواستم.برگای کتاب گلاسه و براقه. توی این کتاب بچه ها با اعضای بدن، اعضای خانواده ، حیوانات ، صداها ، حالتهای چهره ، اشیا و ... آشنا میشن.بنظرم تصویرسازی بسیار جذابی داره و سرشار از کلمات و مفاهیم برای بالا بردن قدرت هوش کلامی کودکه (البته ازاین دسته میشه به مجموعه "تاتی" یا کارتهای دید آموز هم اشاره کرد با این توضیح که در مجموعه"تاتی" هرکدوم ازین موارد جداگانه توی یه کتابه ومن جایی خوندم که  ذهن بچه ها تمرکز لازم رو روی تکثر مجموعه ها ، نداره در حالیکه این کتاب از دیدگاه من یه پکیج کامل و شسته رفته ست به علاوه اینکه تصاویر  کتابهای "تاتی" بصورت عکسه و من بشخصه برای کودکان نقاشی های ساده و کودکانه با رنگهای شاد رو بیشتر میپسندم  و به عکس ترجیح میدم چون به لحاظ بصری به دنیای کودک نزدیکتره و فکر می کنم برای بچه ها هم جذابیت بیشتری به همراه داره.  "کتاب خوشگل من"  برای یک تا 4 ساله ها(گروه سنی الف و ب ) طراحی شده . در سنین بالاتراز دو سال  کودک می تونه تصاویر رو اونجور که خودش دوست داره و تصور می کنه تجزیه و تحلیل و داستانپردازی کنه کما اینکه خواهر زاده م ضحی  که فقط دو سال و دو ماهشه (بیشتر وقتا بدون کمک) ساعتها خودشو با این کتاب مشغول می کنه و صفحه به صفحه تفسیر می کنه در حالیکه کتابهای زیادی تا الان داشته ولی به این یکی علاقه بیشتری نشون میده.(باور کنید من بابت تبلیغ این کتاب هیچ پورسانتی دریافت نکردمزبان )

این دو تاعکس هم مربوط به همون روز (١٧ شهریور) میشه برای دوستایی که همیشه به من و علی لطف داشتن و دلشون برای علی تنگ شده. اعلی حضرت عاشق پاپ کرن و البته عاشق این هستن که اول خوراکی ها رو پخش زمین کنن و بعد میل بفرمایند(عکسا با موبایل گرفته شده  لذا بی کیفیته ببخشید دیگه به بزرگواری خودتون )

 دوستان گلم و مامانی های پرتلاش !

 یه نکته ای که بنظرم اومد بد نیست بگم اینه که اینروزا تب کتاب و کتاب خونی توی سنین پائین توی وبلاگ مادرای فرهیخته زیاد دیده می شه، محصولاتی که با عکس معرفی می شن و اینکه زحمت می کشن و لطف می کنن و دانسته های خود شون رو با ما تقسیم می کنن که اعتراف می کنم خود من از این رهگذر بسیار آموخته ام و وامدار همه شون هستم. اما فقط یک سوال:
پس بچگی چی می شه؟ خلاقیت و شادی بچگانه چی می شه؟
بچه ای که بیشتر از هرچیز با کتاب انس می گیره، بچه تنهایی می شه . از روابط اجتماعی و شیطنت بچگی جا می مونه. کمی تا قسمتی غمگین بارمی یاد نمونه بارزش خود من ...به نظر من آموزش مطالعه از سنین پایین به بچه ها کار درست و بلکه لازمیه ولی نباید خودمون رو و بچه بیچاره رو توی میدون مسابقه فرهیختگی با سایر مادرها تصور کنیم و به نام عقب نموندن از قافله به حکم خاصیت افراط و تفریط (که در ذات ایرانی ماست) بچگی بچه مون رو فدا کنیم. بنظرم بهتره قبل از هرچیز ، شیوه های درست دیدن و شنیدن و حس کردن رو به بچه یادبدیم تا حسهاشون آموخته و برانگیخته بشن.
بچه رو مثل یه هنرمندکوچک و خلاق تربیت کنیم نه ابرکامپیوترهای محفوظات گوناگون...

 یه نکته دیگه مطالعه مستمر پدر و مادراست . تحصیلات، توی دنیای امروز، شرط لازم و نه کافی برای بچه داری ست. منتهی، این به این معنی نیست که کسی که تحصیلات عالی داره، الزاما مادر بهتریه. اونچه که مهمه و شرط کافی محسوب می شه، آگاهیه که تحصیلات، می تونه (فقط می تونه) یکی از راههای دستیابی به این آگاهی باشه.لذا، بنا به اعتقاد من، مسلما یک مادر آگاه نسبت به یک مادر عامی، بینش وسیع تری داره که این بینش، روی تمامی حوزه های زندگی شخصی و خانوادگیش، ازجمله فرزندپروریش موثره.
نمی دونم شما هم این جمله  رو شنیدید که گاهی اوقات خطاب به دختران میگن: "این همه درس می خونی یا کتاب می خونی که چی؟ آخرش که کهنه شوریه" و کارکرد یک مادر رو در حد یک پی پی شور پایین می آرن.
من به تحصیلاتم هرگز پز نداده ام. لیسانس، تحصیلات معمول و پایه جامعه ماست و پز دادن نداره.  حرف من به مقوله مطالعات آزاد برمی گرده که خدا رو شکر، اگر کسی توی این راه، تشویق بشه و بخواد دنباله روی کنه، هم یک تقلید سازنده ست و هم سدی مثل کنکور و ... نداره که دسترسی رومحدود کنه و برای ناکامان حسرت ایجاد کنه. خدا رو شکر، چیزی که  فراوونه کتاب و همه می تونن تهیه کنند.

 در آخر هم اضافه می کنم که عمدتا به کتابها و نظر متخصصین در امر فرزند پروری تکیه کنید. عوام فقط و فقط توده بی شکلی رو به جامعه تزریق می کنن که نمونه ش روتوی کوچه و خیابان زیاد می بینید، امروز نخبه پروری فقط کار خواصه و اونهایی که مدرن می اندیشند ! و همونطور که می دونید از مصادیق بارز مدرنیسم جایگزینی علم مداری و عقلانیت محوری و واقع گرایی به جای سنت گراییه. پس کتاب بخونیم و کتاب بخونیم. مسلما متخصصانی که سالها در این زمینه پژوهش و مطالعه کرده اند، بیشتر از مادر و مادرشوهر من و همسایه دست راستی و دست چپی و ... می دونند. فشار خونم 2000 روی 1000 میره  وقتی بعضی جاها گاها می خونم که هرچند من تجربه ندارم ولی مامانم ماشاله همه چی بلده، دیگه خیالم تخت تخته ! من منکر درایت و تجربه و زحمت مادربزرگها و همه کسانی که به مادران جوان در امر فرزندپروری کمک می کنن، نیستم و همین طور این گفته انشتین که میگه" تجربه از علم بالاتر است" و  می دونم که گاهی اوقات یک راهنمایی کوچک از طرف افراد با تجربه چقدر می تونه حلال مشکل باشه اما منظور من اینه که اینها نباید جایگزین نظرات تخصصی بشن. اینکه چون مادر من چنتا بچه رو به خوبی بزرگ کرده ، مانع از مطالعه مستمر من نمی شه . از ما گفتن!

 قضیه وبلاگ نویسی من، قضیه اون آخوندهایی است که پنج تومان می گیرن تا بالای منبر برن، اما با پنج هزار تومان هم پایین نمیان.نیشخند

ببخشید که طومار شد!ماچ

پ.ن ١:یک تشکر ویژه از مامان حسنی عزیز بابت معرفی کتاب"مادر کافی" . کتاب ارزشمندیه و خوندنش رو به همه ی مادرای عزیز پیشنهاد می کنم.

 پ.ن٢: کتاب به بچه ها گفتن، از بچه ها شنیدن اثر الین مازلیش/ آدل فابر-ترجمه فاطمه عباسی فر

 و همین طور کتاب کودک، خانواده، انسان از همین نویسنده کتابهای فوق العاده ای هستن حتما تهیه کنید. در اولین فرصت لیست کاملی از کتابهایی که تا الان خوندم رو تهیه می کنم و  اینجا می ذارم.

پ.ن٣:بیایید تجربیات مون رو درباره کتابهایی که تا بحال خوندیم یا داریم می خونیم، به اشتراک بگذاریم. 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (24)

مامان ماهان عشـ❤ــق
30 مهر 91 15:32
این به زودی یعنی کی اونوخت؟
مامی امیرحسین(فاطمه)
1 آبان 91 12:40
کتاب خوشگلتو ندیده عشق است!
محبوبه مامان الینا
7 آبان 91 9:15
با نظراتت کاملا موافقم الینا خیلی به زبان علاقه داره(خودش نه به اصرار من) همه میگن بفرستش کلاس اما من اصلا دوس ندارم از الان درگیر این چیزا کنمش! بقول شما دوس دارم بچگی کنه الان...وقت واسه اینکارا بسیار است...به نظرم باید طبق علاقه خودشون و درخواستشون پیش بری و حتی اگه دیدی زیادی غرق شدن و از بازی موندن تا حدی محدودش کنی
مادر کوثر
7 آبان 91 14:19
بازم عالی بود و دوست داشتنی فقط من اینو کاملا یاد گرفتم که اصلا نباید بچه ها رو مجبور به کاری کرد. در هر مسیری که دوست دارن و حرکت میکنن فقط باید حمایت و تشویق بشن چون حتما در اون مسیر استعداد هم دارن... قربونه این شیرین پسر دوست داشتنی شاد باشید و سلامت کوثر هم تا قبل از سه سالگی خیلی زیاد کتاب خوندنم رو دوست داشت ولی از وقتی سه ساله شده دیگه به خیلی از بازی های کودکیش علاقه نشون نمیده یه چیزایی میگه و میخواد که گاهی حس میکنم فراتر از توان منه امروز ازم میخواست یه الاکلنگ براش بسازم که بتونه خرسش رو هم سوارش کنه....هر کاری کردم راضی نشد و تازه ازم عصبانی هم شد
مامان ماهان عشـ❤ــق
8 آبان 91 0:17
خدا رو شکر که یکشنبه شد.اینقدر کامل نوشتی که حرفی برای گفتن نمونده.فقط آدرس کتابخونه مجازی ایران رو میذارم برای اون دسته از دوستانی که مث من بهونه وقت و در دسترس نبودن کتابخونه خوب و... اینا رو دارن http://www.irpdf.com/ از تو منوی سمت راست موصوعی که میخواین رو انتخاب کنین و لیست کتابهاشون رو ببینین.کتاب خوب توشون زیاده.دانلودشون هم خیلی طول نمیکشه.صد البته بیشنهاد اول خریده ولی به هر حال اگه.....اینم یه راهشه.
مادر کوثر
10 آبان 91 9:59
«نیمه ذی‏ الحجه» است و ملائک مشتاق به خاک آمده‏ اند تا قدم‏ های آسمانی دهمین بهار از راه آمده را بوسه‏ باران کنند... میلاد امام هادی (ع) مبارک
رادین
10 آبان 91 17:54
علی جونم قدر خاله سلیمه و کتاب خوشگلت رو بدون
کاکل زری یا ناز پری
11 آبان 91 21:12
ووووووووووووووووی خوش به حالتتتتتتتتتتت علی جووووووووون
مامان امیرناز
11 آبان 91 22:29
سلام عزیزم با همه حرفات موافقم متاسفانه بعضی از ما از بچه ها انتظار داریم در حد فوق لیسانس مغزشون پر بشه اما بدتر بچه از هر چی درس و کتاب بدش می اد پیشمون بیا گلم
مامان ماهان
15 آبان 91 13:34
سلام.کجایین؟یکشنبه بعدی هم گذشت.
مامان فاطمه
15 آبان 91 17:02
سلام دست خاله های مهربون دردنکنه منم جرات ندارم جلو خاله مریمه فاطمه یا مامان جونش بگم چیزی نیازدارم وگرنه فرداش... اه اتفاقا فاطمه هم از کتابهای تو بهترینی داره مبارکش باشه
محبوبه مامان الینا
17 آبان 91 7:34
کجایی مامان علی گل پسر؟ دلتنگیم برای دست نوشته ها و دلنوشته های جنابعالی!! کامنت گذاشته بودم تایید نکردی
مامانی وروجک
17 آبان 91 21:56
سلام عزیزم ممنون از موضوعی که مطرح کردی و خیلی بدرد بخور بود مرسی.اینکه بچه ها باید بچگی کنن موافقم چون خودمن هم تو سن 10 یازده سالگی مینشستم رمان و مجله میخوندم بجای اینکه برم با همسن و سالام بازی کنم.به ارمیا کتاب بدیدر عرض چند ثانیه پاره میکنه برا همین کتاباش فقط دکوریه.ارمیا هم یه پاپ کرن خور حرفه ایه باید یه برنامه بزاریم بچه ها باهم یه دل سیر پاپ کرن بخورن
مامی امیرحسین(فاطمه)
18 آبان 91 1:36
پوران عزیزم ما حاضریم 5 میلیون تومن هم بدیم که تو پایین نیای و ما همینطور از اطلاعات با ارزشت استفاده کنیم. متاسفانه امیرحسین من زیاد دل به یاد گرفتن نمیده.نمیدونم چرا؟یکم نگرانم میکنه.هر حرکتی هم که یاد میگیره دو روز بعد یادش میره.کتاب های تاتی رو هم بعلاوه کارت های دید آموز براش گرفتم.ولی چون از خیلی بچگیش مادرشوهرم پشت جلد تاتی رو نشونش میداد که اینا نی نی ان،تا کتابو براش میارم برمیگردونه پشت جلدشو نشونم میده!اصلا نمیذاره کتابو ورق بزنم.کلی حرص میخورم از دست اون و مادربزرگش!
مامی امیرحسین(فاطمه)
18 آبان 91 1:37
کارت های دیدآموز هم فقط دوست داره مچاله کنه بندازه یه گوشه البته اعتراف میکنم که من هم زیاد با حوصله نیستم ولی از اینکه زیاد دل به یادگیری نمیده ناراحت میشم.
مامی امیرحسین(فاطمه)
18 آبان 91 1:40
در مورد کودکانگی باهات موافقم.میخوام همه اون شیطنت هایی که بچه بودم و نکردم رو برای امیرحسین آزاد بذارم اگه بتونم.منم از جمله بچه های تنهایی بودم که هیشه اوقاتم رو با کتاب خوندن اونم از نوع غیر مفید و داشتانیش پر میکردم!
مامان ماهان
20 آبان 91 15:08
سلام.کجایی پوران جون.نگرانمون کردی.حداقل بیا و با یک عنوان خالی بگو خوشی.
مامان نیایش
20 آبان 91 21:14
عزیز دلم خیلی قشنگه این کتابای خوشگلت دست خاله ی گل درد نکنه و دست مامانی که برای ما عکس هاش رو گذاشته و یه پست عالی نوشته مثه همیشه خیلی ممنون از اینکه تجربیات و دانسته هات رو در اختیارمون گذاشتی مامانی گل و دوست داشتنی چه قدر اون عکس علی جونم که با عکس کتاب همخونی داره با مزه است همه بچه ها از این عکس ها دارن خیلی خیلی با مزه شده دلم می خواد بخورمش ببوسش از طرف من حسابی با اون جمله ات هم خیلی موافقم بچه رو مثل یه هنرمندکوچک و خلاق تربیت کنیم نه ابرکامپیوترهای محفوظات گوناگون... خدا کنه بتونیم واقعا و باید حتما از تجربیات هم و حتی مشاور های کودک کمک بگیریم برای پرورش یه فرزند شاد وخلاق
مامان آنیسا
20 آبان 91 23:29
قربون این پسر کتاب خون آنیسای منم از این حرکتا زیاد انجام میده ههههههههههههه
مامی امیرحسین(فاطمه)
22 آبان 91 8:42
بابا چشمامون چپ شداونقدر این وبلاگ رو چک کردیم و خبری نبودهمچنان مشغول خوندن کتابین؟اینهمه بارون داره میاد یالا سرمست شو و بنویس که دلتنگ قلمتیم پوران جونم
مامان رومینا
27 آبان 91 1:51
واااای مامانش علی کوشولو چه جییگری شده با این حرکات اکروباتیکشممنون مامانی که تجربیاتت رو در اختیارمون گذاشتی
محبوبه مامان الینا
28 آبان 91 10:39
عزیزم دیگه نگرانت شدم کجایی مامانی
مامی امیرحسین(فاطمه)
30 آبان 91 10:26
پوراااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااان... یعنی باید دعوات کنم ها!پستات شده دقیقا ماهی یک بار!بابا بیا دیگه دلمون یذره شد
مامان انیسا
2 آذر 91 18:22
قربون این پسر کتاب دوست و زرنگ آفرین عزیزم