قدمهای نازنین مبارک علی کوچولوی من.چه شیرینه راه رفتن شما کوچولوها.
ممنون عزیزم.ولی علی هنوز رسما راه نمیره . روزی که عنوان این پست رو گذاشتم یه قدم اومد به طرفم به هوای گوشی موبایلم که دستم بود. ازونجایی که این اتفاق واسم خیلی مهم بود دوس داشتم با همه گرفتاریهام اون لحظه ای رو که اینهمه منتظرش بودم رو ثبت کنم . ولی دیگه اگه تو دیدی من هم دیدم. راستش یکم نگران شدم ولی بی صبرانه منتظر طنین قدمهاشم. ممنون از محبتت