دغدغه یک تب
پسر گلم
مامان کم کم به سلامتی داری دو ماهه می شی و به واکسیناسیونت نزدیک. از الان تب یک تب احتمالی تو جونمه. خدا کنه زیاد تب نکنی و همه چی اونجوری که مامانی میخواد پیش بره. پارسال این موقع ها ضحی کوچولوی خاله ت واکسن دو ماهگی شو زد و تب شدیدی داشت همگی ناراحت بودیم و تا صبح خوابمون نبرد. امیدوارم پسر گلم اینقد قوی باشه که از پسش بربیاد.دوس دارم زودتر بزرگ بشی و به مامان بگی قوی باش مامانی قوی باش.
خیلی خیلی دوست دارم
چنتا عکس از تو و ضحی جونم در پنجاه روزگیت میذارم که ببینی چقد ضحی دوست داره
ای جان مامان میمیره واسه این ژستات
خاله به فدای اینهمه احساس قشنگت عروسکم
عاااااااااااااشقتونممم
عاشق این عکستم
موش موشک من می خورمتااا
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی