علی علی ، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 24 روز سن داره

قشنگ ترین تجربه

حمام گل پسر

1390/6/14 23:28
2,204 بازدید
اشتراک گذاری

عزیز مامان ، اولین حمامت baby_058.gif (9011 bytes) سومین روز تولدت بود. مامان جونی ها و خاله جونی ها و عمه جونت همه بودن ... 

برو بیایی بود که نگو! تازه عمو مهدی واست کیک سفارش داده بود . اونروز چون هنوز بند ناف کوچولوت نیفتاده بود یه حمام مختصر داشتی ولی بازم حسابی تمیز و تازه شدی پسر گلم ، میگی نه نیگا کن

و بعد حسابی پیچوندنت لای پتو که مبادا تن کوچول موچولت  سرما بخوره

              و حالا یه تیکه جواهر شده بودی که می درخشیدی

                          Crown Jewels

 در عوض حمام دومت ....یه حمام درست و حسابی بود اینبار زن عمو مجید و بابایی هم به جمع ما اضافه شدن ... و افتادن به جون میکروب هاااا بساب بساب راه انداختن و تا کاکل زری شونو برق ننداختن دست بردار نبودن...

اول از سرت شروع کردن

و بعد بدن نرمو کوچیکتو

و من  تا اینجا ی ماجرا فقط محو تماشای آب تنی ماهی کوچولوی خودم بودم البته با کمی استرس....استرس

بالاخره مامان هم رگ غیرتش قل قل کردو تکونی به خودش داد و این نکته رو  متذکر که شد که بابا این گل پسر ما آبرو داره واسه خودش و این نکته رو رهنمون شد که حواستون باشه کهههه.....

18+

و بعد  درصدد برآمدن که رخت و لباساتو تنت کنن

غافل از اینکه شما در تمام این مدت به  انتقام فکر می کردیخیال باطل

گارد گرفتی

شاخ و شونه کشیدی واسشون

و در نهایت مث یه موش تسلیم شدی...بازنده

ولی بالاخره ازین امتحان سربلند بیرون اومدی واومدی تو پناهگاهتو و خستگی هاتو در کردی ...

حالا دیگه حسابی سیر شده بودی و فقط یه خواب ناز این شادی و سرورتو کامل می کرد...

و یه خواب متفکرانه تورو تو خودش فروبرد...

         حسابی  برق میزدی و چشم مامان و هم  برق انداختی

     blue hearts            

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)