علی علی ، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 23 روز سن داره

قشنگ ترین تجربه

15 روزگی و یه مهمونی دیگه

سلام بر پسر گل مامان ، امروز یه نیمه راهه یک ماهه رو سپری کردی . فکر می کنم تازه داری مفهوم شب وروز رو درک می کنی آخه  اگه چشمت نزنم خوابت تا حدودی تنظیم شده. فدای اون درک و فهمت فسقل مامان که خواب رو تو این دو هفته از چشم مامانت ربودی و البته مامان جون مهربونت که پا به پای ما شبا تا صبح بیدار بودو از همین جا دستای پرمهرش رو می بوسم... عزیزم قطار زندگیت ١٥ روزه به حرکت درومده و قراره حالا حالا هم تویه مسیر درست به راهش ادامه بده              امروز برای دومین بار داری میری مهمونی خونه  بابابزرگت. الان اونجا خیلیا منتظرن که شما تشریف فرما شی و من دارم شما رو برای رفت...
21 شهريور 1390

حمام گل پسر

عزیز مامان ، اولین حمامت   سومین روز تولدت بود. مامان جونی ها و خاله جونی ها و عمه جونت همه بودن ...  برو بیایی بود که نگو! تازه عمو مهدی واست کیک سفارش داده بود . اونروز چون هنوز بند ناف کوچولوت نیفتاده بود یه حمام مختصر داشتی ولی بازم حسابی تمیز و تازه شدی پسر گلم ، میگی نه نیگا کن و بعد حسابی پیچوندنت لای پتو که مبادا تن کوچول موچولت  سرما بخوره               و حالا یه تیکه جواهر شده بودی که می درخشیدی                    &n...
14 شهريور 1390