علی علی ، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 8 روز سن داره

قشنگ ترین تجربه

یک ماهگیت مبارک پسرم

1390/7/6 20:26
10,532 بازدید
اشتراک گذاری

                            عزیز دل مامان امروز یک ماهه شدی  

۩۞۩  سلام عزیزان خیلی خوش آمدید تصاویرشباهنگ Shabahang's Pictures ۩۞۩

               

            

 

              امروز یه ماهه که از توی دلم اومدی توی بغلم  مامانی 

                                    

                              فرشته کوچولوی مامان

 هرروز که میگذره بیشتر و بیشتر عاشقت میشم و خودتو بیشتر تو قلبم جا میکنی

                                   www.pix2pix.org

            تو این یه ماهه پیشرفت زیاد داشتی و کلی ستاره و نشان لیاقت گرفتی  

                

خیلی شیطون و بازیگوش شدی ورجو وورجه هاتم شِـکـْلـَکْ هآے خـآنــــومے  زیادتر شده مخصوصا موقع شیر خوردن که شوخ طبعیتم گل میکنه و حسابی مامان و میذاری سر کار... میتونی گردنتو واسه چند لحظه بالا نگه داری و یه چند درجه بچرخونی ، لبخندای معنی دار می زنی و دل مامانیتو میبری .دست و پاهاتوکه دیگه نگو چند روزیه که کشفشون کردی و هی باهاشون عرض اندام می کنی ، دستای کوچولوتو سمت عروسکات می بری گاهی هم بهشون حمله می کنی یه صداهای عجیب و غریبی هم از خودت در می آری که مامان هنوزموفق به ترجمه شون نشده.

 

           

           

               و اما... واما مهمترین اخبار روز   

            به اطلاع پسر گلم میرسونم که شما در یکماهگی ٤٢٠٠ گرم بودی که نسبت به زمان تولد ١٤٠٠ گرم وزن اضافه کردی قدتم از ٤٨ به ٥٦ سانت رسیده دور سر مبارک هم از٣٥ به ٣٩ سانت ارتقا پیدا کرده می دونی اینا چه معنی می ده یعنی اینکه همه چیز عالیه یعنی اینکه شما پسرخیلی خوبی بودی شیرت رو حسابی خوردی خوابتم حسابی رفتی  نوش جونت پسرم ...و البته مامان بیچارت هم همچنان بادبادک مونده اگه شما همینطور ادامه بدی مامان هم بر میگرده به دوران مانکنی پس نیازمند یاری سبزت هستم قند عسلم...

                                    و حالا باقیه  ماجرا به روایت تصویر

         

یه روزی یه چیزعجیب غریب آوردن و گفتن قراره ازین به بعد اوقات فراغتت رو اینجا بگذرونی

هرچی فکر کردم نفهمیدم چی بود فقط اینو فهمیدم که همشون بهم لبخند میزدن و خوشامد می گفتن...

تا اینجا من فقط دست رو دست گذاشتم و همه چیو سپردم دست مامانی و منتظر موندممنتظر

تا چشمو باز کردم دیدم بــــــــــــــــــــــــــــله اومدم وسط گود

اولش یکم ترسیدم خوب هول برم داشت گریه

التماس کردم که بغلم کنین...بغل

خواهش کردم ..چشمک.

ولی  ظاهرا بی فایده بود کلافه شدم...کلافه

بالاخره تسلیم شدم و تصمیم گرفتم باهاشون دوست بشم...بازنده

ولی دلم شیکستدل شکسته

 زیادم بد نبودها...

هیجان زده شده بودم  و برام سوال پیش اومد که اینا دیگه چین !!!!سوال

اولش خوووب بررسی شون کردم ...متفکر

گاهی به چپ...

گاهی  هم به راست...

وقتاییم تعجب می کردم!!تعجب

زیر چشمی یکیشونو نشون کردم مامانم بعدنا بهم میگه آقا شیره بوده...

و بعد یه حرکت متهورانه  به سمت آقا شیـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــره ه ه ه ...

هوراوهورااااااااا....بزن اون دست قشنگه روووووووو

یدفعه چشمم  افتاد به چیزی اون بالا که برق می زد مامان میگه آینه ست من که نمی دونستم

 

وانگار برق ازسر مامانم پرید و اومد بالا سرم

درست نفهمیدم چیکار کرد ولی یهو ازون بالا صداهای عجیبی اومد وبازم سوال سوال

صدا نامفهوم بود فقط میشنیدم که مامانی می گفت کِی میشه که پسرمن از خنده ریسه بره و خنده هاش تو گوشم بپیچه

و حتما این حرف مامان یه ربطی به این صدا ها داشت!!! 

کمکم به صداها عادت کردم و به سمت صدا رفتم صداها ریتم داشت و من و از خود بیخود می کرد

. یه نگاه به مامانم انداختم و به رسم ادب از مامانم اجازه گرفتم و بله رو هم همون موقع گرفتم ...

اولش خجالت می کشیدم...خجالت

ولی بعد کمکم روم باز شد و شروع کردم به انجام یک سری حرکات موزون...

                                       http://s2.picofile.com/file/7115760535/electric_slide.gifhttp://s2.picofile.com/file/7115760428/dancing.gif

هر از گاهی هم یه نگاه به مامانم و اطرافیان می نداختم تا عکس العمل هاشونو ببینم .  لبخند رضایت رو،  رولباشون می دیدم . مامانم هم هر چند دقیقه یکبار میومد و آهنگه رو کوک می کرد . انگار خودش بیشتر از من ذوق میکرد واسه همینم خندم گرفته بودلبخندقهقهه

 بعد همه تشویقم کردن و کلی برام کف زدن  من هم کلی خجالت کشیدم...تشویقخجالت

عصر همون روز رفتم خونه بابابزرگم(بابای بابایی) و اونجا هم کلی با جغجغه م مشغول شدم

وهمونجا بودکه با کفش دوزکم هم  پیمان دوستی بستم....

و در آخر هم از مامانم خواهش کردم که بعد ازین اینهمه فعالیت برای چندمین بار پوشکم رو تعویض کنه

از همتون ممنونمچشمکبای بای

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)