وقتی که مادرت کمال گرا باشد...
وقتی که شما از رسته انسانهای کمالگرا باشید، هیچ وقت هیچ چیز از نظرتان کامل نیست و وقتی چیزی کامل نیست یقیناً به هیچ دردی نمیخورد. یعنی بگو حتی لایق یک نیم نگاه اگر باشد! شاید به درد سطل آشغال بخورد و بس، آن هم تازه شاید.
حالا فکرش را بکنید وقتی شما شاغل باشید و دست تنها و شوهری هم داشته باشید دور از وطن و پسری هم داشته باشید که در تمام مدت به کیسه شما وصل است مثل بچه کانگورو .حالا وقتی شما از این گونه موجودات(ذکر شده در بند نخست) هم باشید و کارهای کمی تا قسمتی جدی هم در دست داشته باشید، مجبورید خودتان را در عمل انجام شده قرار دهید. مثل اینکه به پسرت و دوستانتان بگویید و قول بدهید که بزودی بخشی از هنرتان را رونمائی می کنید و چون در نوع خاصی از رودروایسی هستید ناچارید و به معنای واقعی کلمه ناچارید که ارائه دهید . حتی اگر از نظرتان این نوع از ارائه ناقص باشد و آن من کمالگرایتان هم به طور لاینقطع به ناسزاگویی اینترنت و سیستم شلوغش مشغول!
این گونه از انسانها که یکی از انواعشان من باشم، اگر این کار را نکنند هیچ وقت هیچ کاری را تحویل نمیدهند. چون مدام میگویند بذار فلان را هم بنویسم تا یادم نرفته ، بذار فلان شیرینی اش را هم بهش اضافه کنم، بذار یک کم بیشتر بررسی کنم، بذار یک دور دیگه ادیت کنم و ... مقادیر نامتناهی "بذار"های دیگر که نتیجهاش میشود روزها و هفتههایی که میآیند و میروند و شما هنوز به نقطه ایدهآل نرسیدهاید.
دقیقاً به همین خاطر است که پست بعد ، و آن پستها که در ادامه می گذارم بیش از دو ماه است که در حالت ثبت موقت مانده هی دارد خاک می خورد .دقیقاً به خاطر همین "بذار"های ناقابل!
البته که این طور وقتها پسرت و البته دوستان فکر میکنند که شما هیچ کاری نمیکنید، و البته خودتان هم خسته و سرخورده میشوید، و البته که یک کاچی ناقص خیلی بهتر از هیچ است و البته که باید یک خروجی باشد که رویش اصلاحیه بخورد تا به حد مطلوب برسد، و صد البته که اینها همه منطقهای ساده و قابل درکی هستند، اما اگر توانستید همین منطقهای ساده و قابل درک را حالی یکی از این نوع بشری کنید اگر توانستید!!!
و باز تکرار مکررات!!!در پست های بعد می خوانید:
-خلاصه ای از خاطرات ، پیشرفتها و مهارتهای علی از ٢٠ اسفند(نیمه دوم ماه هفتم ) تا پایان ماه نهم
-خاطرات جا مانده از سفر عید
-ذائقه ها و خوردنهای شیرین علی از پایان شش ماهگی تا کنون
-اتاقنامه، عکسهای اتاق و وسایل پسرک و کادوهاش از تولدتا الان
-گردش داخل شیرازمان و حومه (پارک ،ارم-خواجو( ١ اردیبهشت)، بن رود (٨ اردیبهشت)و شوراب(٢٢ اردیبهشت) )
-...و بهترین حرفهایی که هنوز نگفته ام...
پ.ن١ :ببخشید به دلیل ضیق وقت و اینکه دوست ندارم نظرات سراسر مهرتان را در پست قبل بدون پاسخ تایید کنم، فعلا تایید نمی کنم ،لطفا عذرم را بپذیرید .در اولین فرصت همه را تایید کرده به خانه یکایکتان سر می زنم . روی گل خودتان و نی نی های نازتان را می بوسم
پ.ن٢:پسرم نه ماهه شد و پا به ده ماهگی گذاشت مبارکش باشد