علی علی ، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 1 روز سن داره

قشنگ ترین تجربه

به بهانه تولدم...

یکسال دیگر از جوانیم گذشت... من آرامتر شده ام ...شاید صاف تر...در شب تولد م سخت در اندیشه ی فردایم...در تب و تاب سفر...در تلاش برای تحقق هزاران آرزو...من همیشه پراز امیدم...همیشه صبور (به علت پایین بودن سرعت نت عکس خرید عیدت و کادو هات رودر پست های بعد میگذارم)  .......................................................................... پی نوشت ١. چه خوب که با تولدم بهار را برایتان به ارمغان می آورم. برای همه دوستانی که خواهند پرسید چند ساله شده ام : من تا الان  تنها 6 ماه و ٢٢روز و ١٨ساعت و٢٢ قیقه  و ١٥ ثانیه  را زندگی کرده ام  و از لحظه به بعد همه روزها روز تولد منست و این پست...
28 اسفند 1390

نذری

سلام پسرک شیرینم دیروز یکشنبه ٢ دی ماه مصادف بود با رحلت پیامبر بزرگ اسلام حضرت محمد(ص) و همچنین وفات امام حسن مجتبی (ع). هرسال خونه باباجونی ها اینروزرو نذری دارن. این نذر برای سلامتی افراد خانواده ست و تا امسال به لطف و یاری خدا ادا شده. نذری باباجون( بابای بابایی)  قیمه و نذری باباجون(بابای مامانی) هر سال شله زرد. ان شالله که خدا قبول کنه...صبح بر خلاف همیشه که سحر خیز بودی ، ساعت ١٠ از خواب بیدار شدی تا حاضرت کردم که بریم خونه باباجون(بابای بابایی) شد ساعت حدود  ١١ .به اتفاق مامان جون و باباجون و دایی احمد راهی شدیم . خیلی دوست داشتم موقع پخت اونجا حضور داشته باشم ولی حیف دیر رسیدیم . ساعت ١٢ نذری رو ...
3 بهمن 1390

برای انار...رهاتر از پرواز

انار نازنینم انار قشنگم انار معصومم انار بهشتی ام   اندوهم در غم از دست  رفتنت در واژه نمی گنجد....رفتنت هیچ در باورم نمی نشیند ..."مرگ پايان کبوتر نیست" دخترم! مرگ پایان قصه ی تو نيست ...خانه ی دلمان تا همیشه پر است از عطر حضورت یاس قشنگم ... ................................................................   سلام اي غروب غريبانه دل سلام اي طلوع سحرگاه رفتن سلام اي غم لحظه هاي جدايي خداحافظ اي شعر شبهاي روشن خداحافظ اي شعر شبهاي روشن خداحافظ اي قصه عاشقانه خداحافظ اي آبي روشن عشق خداحافظ اي عطر شعر شبانه خداحافظ اي همنشين هميشه خداحافظ اي داغ بر دل نشسته تو تنها نمي ماني اي مانده بي من تو ر...
30 دی 1390

اربعین حسینی تسلیت باد

  اینک قریب چهل روز از غروب غم فزای شهادت شقایق‌ها می‌گذرد؛ و اینک از صدای نحس شلاق خزان  بر پیكر آلاله‌ها، اربعینی می‌گذرد و اسارت، سیلی، غربت، فریاد و بیدارگری سهم حاملان پیغام قاصدک های عترت و عظمت شد. از آن روز تا امروز چهل روز در سوگ ابرمردی نشستیم كه حیات اسلام مدیون رگ‌های پاره پاره اوست. قصه سر و نیزه، قصه لب‌های خونین و قرآن، قصه سیلی و صورت گلگون كودک غمگین و تمام حقیقت هایی كه هر سال از پرده چشمان ما می گذرد را شنیده ایم.  اربعینی از عمق جان، فریاد یا حسین كشیدیم...     اربعین بر تمامی دوست داران حسین(ع) و یارانش تسلیت باد   ...
24 دی 1390

یلدا

                                                                               آنگاه که تولد دختری بی گناه مایه ننگ عربها بود، نیاکان ما، بلند ترین شب سال یلدا شب تولد مینو(الهه زن)و میت...
30 آذر 1390

عاشورایی می شوی...

پرتب و تاب ‎ تر از همیشه به استقبال محرم می روم... جمعه 11 آذرماه مصادف با 6 محرم 1433  ساعت 7:30 صبح شاه چراغ  محل برگزاری همایش شیرخوارگان حسینی: دست هر کودک  شهر پرچم سبزی است که نام حسین (ع) بر آن حک شده است به یاد مظلومیت کاروان امام حسین؛ و اما من ...در رثای طفل رباب چه دارم که  بگویم  اصلا چه میشود گفت چه تسلیتی میشود داد به پدری که جنسش از نوراست که وقتی فرشته اش در دستانش پرپرمیشود در اوج غم، فقط خون پرنده کوچکش  را به آسمان می پاشد و به مادری که عطش لبهای تشنه علی اصغرش را و پیکر سردغرق به خونش را در کنار هم میبیندو تاب می آورد  و دم نمیزند و ارام و بی صدا اشک ...
15 آذر 1390

عید غدیر مبارک

  نازد به خودش خدا که حيدر دارد / درياي فضائلي مطهر دارد همتاي علي نخواهد آمد والله / صد بار اگر کعبه ترک بردارد نه فقط بنده به ذات ازلي مي نازد ناشر حکم ولايت به ولي مي نازد گر بنازد به علي شيعه ندارد عجبي عجب اينجاست خدا هم به علي مي نازد     عيد غدير خم مبارک باد ...
16 آبان 1390