علی علی ، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 12 روز سن داره

قشنگ ترین تجربه

فردای صد روزگی...

1390/9/16 16:31
1,236 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عشق 101 روزه ی من ؛

امشب صد و یک شبه که با خیال تو می خوابم و صبحمو با  چهره ی پاک و نجیب تو آغاز می کنم و با زنگ صدای تو از خواب بیدار میشم.پسرم صد روز رو با هم پشت سر گذاشتیم. سختی ها و خوشیها همیشه در کنار همن خوب و بد انگار این قانونه در طبیعت . روزایی که پشت سر گذاشتیم  پر از شادی و استرس و نگرانی بود . خوبهاش ورود تو به دنیای من بود و ترفیع بابایی انتقال بابایی از بغداد به خرمشهر و بدهاش دوری از بابایی ،تنهایی و دلهره واکسن تو بیماری و تب و...

اینروزا عجیب احساس خستگی می کنم. هنوز خونه رو اونجور که دلم می خواد مرتب نکردم. بابایی نیست منم دست تنهام .و من  بازم شرمنده محبت یاور های همیشگیم . اینروزا  امتحانهای خاله سلیمه  شروع شده خاله طاهره هم میره سر کار مامان جون هم که به اندازه ی کافی سرش شلوغه مسئولیت کارای خونه از یه طرف نگهداری از ضحی جون هم از طرفه دیگه ما هم که به اندازه ی کافی تو این مدت بهشون زحمت دادیم. بابایی بخاطر اینکه خیالش از بابت من و شما راحت باشه در های ورودیه خونه رو تعویض و تبدیل به ضد سرقت کرده . چند روز تعمیرات داشتیم.  اتاق شما خیلی وقته که آمادست ولی چون تعداد عکسا زیاده و سرعت نتمون  هم اینروزا پایینه اصلا نمی تونم اینهمه عکس رو آپلود کنم.شما هم که اینروزا بد جوری گیر دادی به آغوش من و حاضر نیستی لحظه ای ازش دل بکنی و من بیشتر از تو به تو احساس وابستگی می کنم . بعضی وقتا این وابستگی نگرانم می کنه...آرزو می کنم هرچه زودتر وضعیت کار بابایی مشخص بشه تا هرسه در کنار هم باشیم.

به اطلاعت می رسونم که ما هنوز رسما نرفتیم خونه خودمون و من تا به امروز هنوز تجربه مادری رو به تنهایی نداشتم.نمی دونم این طلسم رفتن من کی میشکنه. همش تقصیر باباجون و مامان جون مهربونه که زیادی دختر ارشدشون رو لوس کردن هاااا...ولی احتمالا بعد از شب یلدا دیگه دل از خونه ی پدری بکنم و مث یه دختر خوب برم سر خونه و زندگیم. امیدوارم شما هم در این اقدام بزرگ همکاریهای لازم را مبذول بفرمایید...

امروز ناهار خونه بابابزرگت(بابای بابایی) بودیم.عمو مرتضی (عموی بابایی) و خانمش هم از بندرعباس اومده بودن اونجا هم کلی واسشون هنر نمایی کردی.

همچین که خودمونی شدی لباساتم در آوردی و ...

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (18)

مامی امیرحسین
28 آذر 90 17:31
وای چه لباس خوشملی پوشیدی خاله قربونت بره .
خانوم خانوما بد نگذره!من از 10 روزگی بچم تنها بودم!


سرزنشم نکن دوستم
مامان یسنا
28 آذر 90 18:17
وای وای چه جوجوی توپول ونانازی.:خوش بگذره بهتون خوش اومدین مواظب خودتون باشین
محيا كوچولو
28 آذر 90 20:25
چه عكسهاي خوشگلي، صدروزگيت مبارك علي كوچولوي ناز، ايشالله صد سالگيت
مامان نيروانا
29 آذر 90 8:47
100 سالگيت ايشالا شاه پسر جان، همه ي لحظه ها پر از احساسها و اتفاقهاي متضاده و همين تضاده كه زيبايي زندگيه. ماماني برات خوشحالم كه دستان حمايتگري هستند كه به تو در تجربه ي مادري ياري برسونن. اصلاً نگران نباش، وقت براي تنهايي زياده.
مامان رها
29 آذر 90 9:24
وای عزیز دلم چه پسمل جیگری شده این علی جون خدا حفظش بکنه
مامان لیلا
29 آذر 90 10:13
صد روزگی علی کوچولو مبارک انشاالله بزودی تو خونه خودتون دور هم جمع بشین و مادرانه های جدیدی رو تجربه کنید.با اجازه لینکتون می کنم.
الهام مامان رامیلا
29 آذر 90 13:59
محفل آريائي تان طلائي ، دلهايتان دريائي شاديهايتان يلدائي ، پيشاپيش مبارک باد اين شب اهورائي . . .
مامان گیسو
29 آذر 90 14:12
سلام عزیز دلم ای جانم ماشاا... هزار ماشاا... الهی 120 ساله بشی عزیز خاله بوسسسسسس
مامان صدف
29 آذر 90 14:28
محفل آريائي تان طلائي ، دلهايتان دريائي شاديهايتان يلدائي ، پيشاپيش مبارک باد اين شب اهورائي . . .
مامان فاطمه
30 آذر 90 0:38
سلام یلداتون مبارک یکی از عکساش انگار داره با انگشتاش اندازه چیزی رو نشون میده بوووووووووووووووووس علی کوچولو
مامان رها
30 آذر 90 12:37
سلام عزیزم هندوانه رویاهایتان شیرین ،انار موفقیت هایتان پر دانه ،پسته خاطراتتان خندان ،قصه زندگیتان خوش و عمرتان چون یلدا بلند باد .یلدای شما مبارک
بهار(مامانی شهراد)
30 آذر 90 18:03
شب يلدا شد و ميلاد خوش ايزد مهر / زايش نور از اين ظلمت تاريک سپهر شب يلدا شد و بر سفره دل باده عشق / رخ معشوقه و مدهوشي دلداه عشق شب يلدايتان پرستاره و پر خاطره باد
مامان فاطمه
30 آذر 90 18:04
شادیتون 100 شب یلدا دلتون قد یه دریا توی این شبای سرما یادتون همیشه با ما یلدا مبارک . . .
مامان نفس
1 دی 90 15:12
قربون خوشگلیت برم عزیزکم هزارماشاله به این همه نازنینی.... مامان مهربون منتظر حضور مهربونتم
شیوا
2 دی 90 12:14
سلام وقتتون به خیر و خوشی . اگر وب بیا تو ببین چه خبره رو دوست دارین به کد 189 رای بدین . دوستنون دارم یه عالمه .
بهار(مامانی شهراد)
3 دی 90 15:57
سلام عزیزم آپ کردم منتظرتم
مامان الینا
4 دی 90 23:23
وای ماشاالله انشاالله عکسای صدسالگیتو ببینم
جغله کوچولو
4 دی 90 23:53
سلام . وبلاگ خیلی جالبی دارین.
تبریک میگم
باعث افتخارمه که در لیست دوستان شما من هم باشم.
خوشحال میشم به وبلاگم تشریف بیارین
www.jegheleh.niniweblog.com
موفق و سلامت باشین


ممنون از حضورتون . چشم حتما