علی علی ، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 10 روز سن داره

قشنگ ترین تجربه

دست مهربان خدا بر سرت نازدلم...

1390/11/3 0:18
1,441 بازدید
اشتراک گذاری

سلام پسرم سلام زندگی

دلم گرفته پسرم ..می دانم که زیادسخن گفتن از سختی ها وناملایمات زندگی  آدمی را به ذلت می کشاند ،اینها را می نویسم که بعدها که این مطلب را می خوانی بدانی که تا چه اندازه غم این چندروزم بزرگ بوده است و به قول سهراب  "کسی شبیخون حجم غم مرا پیش بینی نمی کرد"...

زندگی همیشه شیرین نیست ، همیشه زیبا نیست پسرم. لحظه های سخت هم زیاد دارد سخت  سخت...دلم بدرد می آید ازاین صحنه های ناخوشایند زندگی که گاهی وقتها اینقدر بی رحم است  که  در ذهن جا نمیشود که هروقت دلش بخواهد محاسبات مارا دیوانه وار به هم می ریزد بی اینکه حجم این دیوانگی بی حد و حسابش را بسنجد ...

دلم گرفته بود این چندروز ،امروز اما کمی آرامم....

هنوزهم چشمایم می سوزد از اشک ،دلم می سوزد از درد . خیسی چشمهایم هم ولی آرامم نمیکند ، هیچ چیز آرامم نمیکندحتی نوشتن ...تنها هق هق گریه هایم می توانداندکی تسکینم دهد...چقدر دلم می خواهد اندوهم را با کسی قسمت کنم ...

جمعه 30 دی ماه مث همیشه با اشتیاق می آیم به وب شیما  (نفس جان) تا  آخرین وضعیت اناررا جویا شوم ..چه می بینم خدااا... ناباورانه خبر پروازش را.... دارم خفه میشوم دلم آتش میگیرد ،از جا کنده می شود...دارم می میرم از اندوه با اینکه هرگز ندیده امش از نزدیک....

 به مادری فکر می کنم که ،  مایه گذاشته از جانش ،از خون و گوشت و جان خودش فرزندی را به این دنیا آورده از شیره جانش به او نوشانده و مایه گذاشته از وقت و انرژی و جوانی خودش  برای بزرگ شدن و بالندگی اش و پرورشش اش ، زیر چتری از نوازش و عشق بزرگش کرده، اشک ها  و لبخندایش رادیده و به امید آینده ای روشن به انتظار نشسته اما...اما  هنوز از زیبایی های کودکانه وگرمی و زلالی نگاهش سیراب نشده بایداین معصومیت ناب و کودکانه رابرای همیشه  بسپاردش به دل سرد خاک..... وااای وااااااااااای خدای من هرگز مباد روزی که چشمهای روشن مادری از غم  از دست دادن فرزندش به اشک بنشیند.می دانم این سرنوشت انار بوده و مادرش که باید همه ی عمر غم دوری عزیزش را تحمل کند عروسکهایش را در بغل بگیرد و سراغ بویش را از آنها بگیرد.دویدن های کودکانه اش را به ذهن بسپارد اشک بریزدو اشک بریزد اگر آرام شود اگر آرام شود....می دانم که می داند این سرنوشتیست که در آنسوی این سقف لاجورد برایش رقم خورده است و هیچکس را یارای مقابله با آن نیست....

انار نازنینم تو پرگشودی رهاتر از پرواز ...من  اما هیچ چیزی را سراغ ندارم  که تسلی بخش دل پدرو مادرت باشد جز یاد خدا که فریاد رسی جز او نیست .

"بسم الله الرحمن الرحيم

وَالْعَصْرِ (١) إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِي خُسْرٍ (٢) إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ (٣)"

خوب می دانم که آتش عشقت در دلشان تا ابد زبانه خواهد کشید .امید که از خاکستر این عشق ققنوسی دیگر متولد شود ...

 خدایا دل این عزیزان داغدار را به مهر جاودان خود آرام کن .بار الهی  اینان را به دستان توانایت می سپارم ،یاریشان کن تا از زیر خم این بار غم بتوانند قامت راست کنند .خدایابه آنها به اندازه بار غمشان صبر و شادی عنایت کن و فرزندانشان را در دامان پر مهرت مستور بدار ..آمــــــــــــین

انار بهشتی ام؛

امروز که خزیده ام توی سایه .توی بخشِ خاکستریِ زندگی، آنجا که هیچ نوری نمی تابد. گاهی که ته می کشم ....به تو فکر می کنم و این لالایی غمناک را برایت زمزمه می کنم:

"دیدمت ولی چه دور دیدمت ولی چه دیر

 این تویی در آن طرف پشت میله ها رها

این منم در این طرف پشت میله ها اسیر

دست خسته مرا مثل کودکی بگیر

با خودت مرا ببر

خسته ام از این کویر..."

 اما  نگاه معصومانه ات را که می بینم که  زلال است زلال چون آب ......یادم می آید که زندگی هنوز در جریان است. با تو خداحافظی می کنم با یادت اما نه....

من هنوز زنده ام و گیاهک سبز زندگیم  تازه می خواهد به بار بنشیند...خودم را پیوند می دهم به نور به رنگ....دلم می خواهد این آیه قدرتمند را  در صورت پسرم و همه  کودکان دنیا که فرزندان من اند بخوانم و فوت کنم:

"وَإِن يَكَادُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ وَيَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ  وَمَا هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِّلْعَالَمِينَ "

و به پسرم می گویم:

 فراموش مکن؛

"آدميان به لبخندی كه بر لب می نشانند،

به احساس خوبی كه برجا می گذارند و

به دردی كه از يكديگر می كاهند می ارزند"

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

مهسا مامان مرسانا
3 بهمن 90 18:02
آپـــــــــــــــــم
آپــــــــــــــــــــم
آپـــــــــــــــــــــــــم
آپــــــــــــــــــــــــــم
آپـــــــــــــــــــــــــــــم سلام
آپــــــــــــــــــــــــــــــــم
آپـــــــــــــــــــــــــــــــــــم
آپــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم
آپـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم
آپـــــــــــــــــم
آپــــــــــــــــــــم
آپـــــــــــــــــــــــــم
آپــــــــــــــــــــــــــم خوبی؟
آپـــــــــــــــــــــــــــــم
آپــــــــــــــــــــــــــــــــم
آپـــــــــــــــــــــــــــــــــــم
آپــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم
آپـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم چرا بیکار نشستی؟
آپـــــــــــــــــم
آپــــــــــــــــــــم
آپـــــــــــــــــــــــــم مگه نمیبینی اپم؟
آپــــــــــــــــــــــــــم
آپـــــــــــــــــــــــــــــم
آپــــــــــــــــــــــــــــــــم
آپـــــــــــــــــــــــــــــــــــم
آپــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم بدو بیا دیگه
آپـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم
آپـــــــــــــــــم
آپــــــــــــــــــــم
آپـــــــــــــــــــــــــم
آپــــــــــــــــــــــــــم
آپـــــــــــــــــــــــــــــم نبینم دیر کنی ها!!
آپــــــــــــــــــــــــــــــــم
آپـــــــــــــــــــــــــــــــــــم
آپــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم
آپـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم میترکونی ها!!!



اومـــــــــــــــــد.................م
H.M
4 بهمن 90 19:03
Salam.
Emam. Reza. Poshto. Panahet
Hamishe. Shad. Bashi



ممنون عزیزم
مامان ماهان عشـــــــــ❤ــق
5 بهمن 90 23:03
"بسم الله الرحمن الرحيم وَالْعَصْرِ (١) إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِي خُسْرٍ (٢) إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ (٣)"
زهره مامان نیایش
7 بهمن 90 12:44
سلام عزیزم آره خیلی سخت بود برای همه باورش خیلی دعا کردیم و قرآن خوندیم براش اما انگار خیرش در رفتنش بود و از اون روز تا الان هر وقت یادش میفتم برای مامان و باباش خیلی دعا میکنم و همش والعصر می خونم ان شا الله خدا بهشون صبر بده و برای هیچ مادر و پدری نخواد این داغ عظیم رو

سلام عزیزم.آره واقعا از حکمت خدا کسی چیزی نمی دونه. آمین برای دعاهات دوستم
مامان وروجک
14 بهمن 90 23:43
تازه با خوندن پستت متوجه شدم انار ناز و خوشگل فوت شده مسلما اون فرشته ی پاک تو بهشته ولی خداوند به پدر ومادرش صبر بده وحافظ همه ی بچه ها باشه خلی ناراحت کننده بود